زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه

آینه کاری

آینه‌كاری، هنر ایجاد اشكال منظم در طرحها و نقشهای متنوع، با قطعات كوچك و بزرگ آینه، به منظور تزیین سطوح داخلی بنا. حاصل هنر آینه‌كاری ایجاد فضایی درخشان و پر‌تلألؤ است كه از بازتاب پی‌درپی نور در قطعات بی‌شمار آینه پدید می‌آید. پیشینۀ این هنر كه یكی از رشته‌های هنر تزیینی ایران در داخل ابنیه و از ابتكارات ویژۀ هنرمندان ایرانی به شمار می‌آید، به‌سبب كمبود مدارك و شواهد، چه به شكل نمونه‌های بازمانده، چه به صورت اسناد و مدارك مكتوب، چندان روشن نیست. بنابر مدارك موجود، گویا برای نخستین بار آینه در تزیین بنای دیوان خانۀ شاه طهماسب صفوی (930-984ق / 1524-1576م) در قزوین به كار گرفته شده است. خواجه زین‌العابدین علی عبدی بیك نویدی شیرازی (921- 988ق / 1515-1580م) در كتاب دوحة الازهار (ص 97) كه تاریخ تألیف آن پیش از 955ق / 1548م است، در وصف دیوان خانۀ قزوین بیت زیر را سروده كه در آن به نصب آینه در ایوان بنا اشاره‌ای دارد:

به هر ایوان كه آید در مقابل           شود آییـنـۀ بـختـش مـقابـل

با آگاهی از اینكه ساختمان دیوان خانۀ قزوین در 951ق / 1544م آغاز گشته و در 965ق / 1558م پایان یافته است، می‌توان نتیجه گرفت كه پیشینۀ كاربرد آینه در بنا حداقل به نیمۀ سدۀ 10ق / 16م می‌رسد. كاربرد آینه در ساختمان كه در قزوین آغاز گردید، پس از انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان (1007ق / 1598م)، در این شهر و دیگر شهرهای ایران چون اشرف (بهشهر) گسترش یافت (هربرت، 175) و در تزیین بسیاری از كاخهای دورۀ صفوی كه شمار آنها به نوشتۀ شاردن تنها در اصفهان به 137 دستگاه می‌رسید (ص 96)، از این هنر بهره گرفته شد. در این میان كاخ معروف به «آینه خانه» كه به‌سبب به كار بردن آینۀ بسیار در تزیین آن بدین نام شهرت یافته بود، جایگاهی ویژه داشت. «آینه خانه» به روزگار پادشاهی شاه صفی (1038-1052ق / 1629-1642م) در كنار زاینده‌رود ساخته شد. سقف و تالار و ایوان و دیوارهای این بنا، با آینه‌های یك پارچه به درازای 5 / 1تا 2متر و پهنای كمتر از یك متر آراسته شده بود و بازتاب تصویر زاینده‌رود و بیشه‌های ساحل شمالی آن در آینه‌ها منظره‌ای جالب و دلپذیر پدید می‌آورد. میرزا مظفر تركه كه از منشیان دربار شاه عباس دوم بود، در وصف این بنا شعری سروده، و آن را «پا تا سر آینه» وصف كرده است (هنرفر، 576-578). از همین دوره (سدۀ 11ق / 17م) است كه در شعر شاعران ایرانی به نام «آینه خانه» و تحسین و ستایش آن بر‌می‌خوریم (نصرآبادی، 58). آینه‌كاری در خانه‌های برخی دولتمردان روزگار صفوی به كار گرفته می‌شد (الئاریوس، 221) در ساختمان چهل ستون نیز كه از بناهای دورۀ شاه عباس دوم (1052- 1078ق / 1642-1667م) است، از آینه‌كاری به‌عنوان تزیین بنا استفادۀ گسترده شده است. افزون‌بر آینه‌های قدی یا بدن نما، شیشه‌های لوزی شكل رنگارنگ و قطعه‌های كوچك آینه برای آراستن سقف و بدنۀ ایوان و تالار به كار رفته و ستونهای هجده‌گانۀ ایوان از آینه و شیشه‌های رنگین پوشیده بوده است. كارری كه سفرنامۀ خود را در 1105ق / 1649م نوشته، در شرح بازدید از خانه و كاخ میرزا طاهر فرمانروای آذربایجان در تبریز، از اطاق آینه‌كاری بنا سخن می‌گوید و می‌نویسد: نه تنها دیوارها بلكه روی بخاری این اطاق با قطعات درخشان آینه تزیین شده به طوری كه «در زیر اشعۀ آفتاب صحنۀ جالب و خیره‌کننده‌ای ایجاد می‌كند» (ص 34). از سقوط اصفهان در 1135ق / 1723م تا پایان سدۀ 12ق / 18م بجز بنای كاخ وكیل در شیراز، بنای آینه‌كاری شدۀ دیگری نمی‌شناسیم. این بنا نیز در 1209 ق / 1794م به فرمان آقا محمدخان قاجار ویران گردید و آثار قابل حمل آن از‌جمله آینه‌های بزرگ و دو ستون سنگی یك پارچه و درهای خاتم و جز آن برای توسعه و بازسازی ایوان دارالامارۀ تهران كه بعدها به ایوان تخت مرمر مشهور شد، به این شهر حمل گردید (ذكاء، 45).
در طول سدۀ 13 ق / 19 م آینه‌كاری به‌تدریج رونق روزافزون گرفت و در دهه‌های پایانی این سده به فرازی تازه رسید. در این دوره آثار زیبایی چون تالار آینۀ كاخ گلستان و تالارها و اتاقهای شمس‌العماره كه از نظر زیبایی و ظرافت در آینه‌كاری كم‌مانند است، پدید آمد. در آغاز سدۀ 14 ق / پایان سدۀ 19 م، هنرمندان آینه‌كار دو اثر كم‌نظیر پدید آوردند كه یكی آینه‌كاری دارالسیادۀ آستان قدس رضوی (مؤتمن، 118) و دیگری ایوان آینۀ صحن جدید آستانۀ حضرت معصومه (ع) در قم بود (فیض، 1 / 516). آینه‌كاری این ایوان در 1345 ش تجدید گردید. نمونۀ تكامل یافتۀ این هنر را در آینه‌كاری كاخهای شهوند در سعدآباد شمیران (1306ش) و مرمر در تهران (1315ش) می‌توان مشاهده كرد. در دهه‌های پایانی همین سده، آینه‌كاری به‌گونه‌ای محسوس از محدودۀ اماكن مقدس و كاخها بیرون آمد و به صورتی گسترده حتی در بعضی خانه‌های مسكونی و مراكز عمومی‌ چون، تئاترها، رستورانها، مهمانخانه‌ها، فروشگاهها و آرامگاههای خصوصی و جز آن به كار گرفته شد (پوپ، 401).

پیدایش آینه‌كاری

آب و آینه همواره، نزد ایرانیان به صورت دو نماد پاكی، روشنایی، بخت، راستگویی و صفا شمرده شده است و شاید به كار گرفتن آینه به‌عنوان یكی از آرایه‌های بنا با این امر بی‌ارتباط نباشد. بهره‌گیری از قطعه‌های آینه و آینه‌كاری به‌صورتی كه اكنون مشاهده می‌گردد، خاستگاه و ریشه‌ای اقتصادی دارد. آینه‌های شیشه‌ای كه از سدۀ 10ق / 16م به‌عنوان یكی از اقلام وارداتی از اروپا، به‌ویژه از ونیز به ایران آورده می‌شد، به هنگام حمل‌و‌نقل در راه می‌شكست. هنرمندان ایرانی برای بهره‌گیری از این قطعه‌های شكسته، راهی ابتكاری یافتند و از آنها به صورت آینه‌كاری استفاده كردند (دانشنامه) بیت زیر بینش از كشمیری (از شعرای سدۀ 11 ق / 17 م) گویای این حقیقت است:                  

هر پارۀ دلم چمنی از نگاه اوست         آیینه چون شكسته شد آیینه خانه است

در سدۀ 13 ق / 19 م كه آینه‌كاری رواج و رونق و ظرافت و دقت بیش‌تری یافت، جامهای نازك آینۀ ویژۀ آینه‌كاری در آلمان ساخته و به ایران فرستاده می‌شد (دالمانی، 429). این جامها را آینه‌كاران ایرانی می‌توانستند به آسانی به اشكال هندسی دلخواه ببُرند و به كار برند. در آغاز آینه‌كاری به صورت نصب جامهای یك پارچه بر بدنۀ بنا معمول بود. در چهل ستون اصفهان بر دیوار سر حوض، آینه‌ای بزرگ و شفاف نصب كرده بودند كه «آینه چهل ستون‌نما» یا «جهان‌نما» نامیده می‌شد و بزرگی و روشنی آن بدان حد بود كه تصویر مردمی‌ كه از «درب عرابۀ» چهل ستون (با فاصلۀ حدود 180 متر از بنا) وارد می‌شدند، در آینه دیده می‌شد (جابری انصاری، 344). سپس قطعه‌های آینه به تدریج كوچك‌تر گردید تا آنكه در پایان سدۀ 13ق / 19م قطعه‌های كوچك آینه به شكل مثلث، لوزی، شش‌گوش و جز آن درآمد و هنرمندان آنها را به صورت الماس تراش به كار بردند. گذشته از اینها، آینه‌كاران ایرانی از شیشه‌های محدب كه به صورت آینه درمی‌آورند نیز استفاده می‌كنند (پوپ، 401). رایج‌ترین طرحها در آینه‌كاری طرح مشهور به «گره» است كه از نظر گوناگونی اشكال و تنوع كاربرد آن در رشته‌های مختلف هنر ایران، در نوع خود مانند ندارد. طرحهای دیگر چون قاب‌بندی به شیوه‌های گوناگون و یا تركیب و تلفیقی از آنها (به‌ویژه در آینه‌كاری سقف) شمسه، ترنج، لچك، قطارسازی، اسلیمی، مقرنس و نیم‌كره‌های گود كه به كاسه مشهورند متداول بوده و اكنون نیز معمول است. در مواردی كه در آینه كاری قطعه‌های بزرگ آینه به كار می‌رفت، معمولاً سطح كار را با رنگ سفید نقاشی می‌كردند و طرحهای متنوع بر آن پدید می‌آوردند. كهن‌ترین آینه‌كاری از این نوع در كاخ جونقون بختیاری به كار رفته و رنه دالمانی تصاویری از آن را در كتاب خود به چاپ رسانیده است. آینه‌كاری گاهی همراه با گچ‌بری به كار رفته كه در حقیقت آمیزه‌ای از هر دو هنر به شمار می‌آید. در سالهای اخیر نوعی آینه‌كاری با شیشه‌های رنگارنگ كه طرح آن بیش‌تر شامل گل و بوته، ترنج و نیم ترنج و جز آن است، متداول گشته كه برخلاف شیوۀ سنتی كه قطعات آینه همگی هندسی و گوشه‌دار است، آینه و شیشه‌های رنگین در آن به گونۀ منحنی و گرد یا بادامی ‌و جز آن بریده می‌شود و به كار می‌رود. این شیوۀ آ‌ینه‌كاری توأم با شیشه را «یاقوتی» می‌خوانند در این شیوه معمولاً قطعات آینه را بر زمینۀ شیشه‌ای می‌چسبانند.
مراحل مختلف آینه‌كاری بدین‌گونه است كه نخست طرح به وسیلۀ رسّام (كه گاهی معمار بنا و یا خود آینه‌كار است) تهیه می‌گردد. در طرحهای پیچیده كاغذ طرح را سوزنی می‌كنند و سطح كار را گرده می‌زنند و سپس آینه‌كاری را از روی گرده انجام می‌دهند. در مواردی كه آینه‌كاری دارای نقوش یا خطوط برجسته و یا فرو رفته است، زمینۀ كار قبلاً به وسیلۀ گچ‌بُر مطابق طرح آماده می‌گردد. سپس قطعات آینه به وسیلۀ آینه‌بُر در ابعاد و اشكال مورد نیاز با الگوهای مقوایی (كه امروزه به الگوهای پلاستیكی تبدیل شده) بریده و آماده می‌شود. آنگاه آینه چسبان با خمیری كه آمیزه‌ای است از گچ و سریش، قطعات آینه را برابر طرح بر سطح كار می‌چسباند و نقوش دلخواه را پدید می‌آورد و در پایان آینه پاك‌كن سطح كار را پاكیزه می‌كند و جلا می‌دهد. كاربرد هنر آینه‌كاری در سده‌های اخیر از مرز جغرافیایی ایران گذشته است و به‌سبب زیبایی و جاذبۀ بسیار، در دیگر كشورهای مسلمان، به‌ویژه كشورهای همسایۀ ایران چون عراق، عربستان و امیرنشینهای خلیج‌فارس گسترش یافته است. یكی از بهترین نمونه‌های آن، آینه‌كاری حرم مطهر امیرالمؤمنین (ع) در نجف اشرف است كه در نوع خود مانند ندارد. شهرهای مختلف ایران همواره خاستگاه هنرمندان آینه‌کار بوده است، اما در این میان آینه‌كاران اصفهان و شیراز و تهران از شهرت بیش‌تری برخوردارند.

مآخذ

الئاریوس، آدام، سفرنامه، ترجمۀ احمد بهپور، تهران، 1363 ش؛ پوپ، آرثر اپهام، «مراحل برجسته در آرایش معماری امروز ایران»، سیری در صنایع دستی ایران، تهران، 1355 ش، ص 397؛ جابری انصاری، میرزا حسن خان، تاریخ اصفهان و ری، اصفهان، 1321 ش؛ دالمانی، هانری رنه، سفرنامۀ از خراسان تا بختیاری، ترجمۀ فره‌وشی (مترجم همایون)، تهران، 1335 ش، صص 958، 1075؛ دانشنامه؛ ذكاء، یحیی، تاریخچۀ ساختمانهای ارك سلطنتی، تهران،1349 ش، صص 216، 271؛ شاردن، ژان، سفرنامه (قسمت شهر اصفهان)، ترجمۀ حسین عریضی، تهران، 1362 ش؛ فیض قمی، عباس، گنجینۀ آثار قم، قم، 1349 ش؛ قمی، قاضی احمد بن شرف‌الدین، خلاصة التواریخ، به كوشش احسان اشراقی، تهران، 1359 ش، 1 / 312، 400، 401؛ كارری، جملی، سفرنامه، ترجمۀ عباس نخجوانی و عبدالعلی كارنگ، تبریز، 1348 ش؛ محمد پادشاه، فرهنگ انندراج؛ مؤتمن، علی، راهنما یا تاریخ آستان قدس رضوی، تهران، 1348 ش؛ نصرآبادی، میرزا طاهر، تذكره، به كوشش وحید دستگردی، تهران، 1317 ش؛ نویدی شیرازی، زین‌العابدین، دوحة الازهار، مسكو، 1974 م؛ هنرفر، لطف‌الله، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، اصفهان، 1344 ش، ص 558؛ نیز:

Herbert, Thomas, Travels in Persia, New York, 1972.

محمدحسن سمسار ـ یحیی ذکاء

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.